مدارس شادی کم دارند


نخند، نپرس و تکان نخور. روزگار درس‌خواندن ما در مدرسه با این سه کلمه سپری شد. به ما می‌گفتند دانش‌آموزی خوب است و نمره انضباطش 20 می‌شود که پشت میز و نیمکت‌های خشک کلاس، دست به سینه بنشیند و به جای خنده‌های بلند تبسم کند آن هم اگر لازم بود.

دختر خوب در زمان ما بچه آرامی بود که حتی زنگ‌های تفریح هم مثل کسی که قصد مترکردن جایی را دارد آرام دور حیاط قدم بزند و دنبال دوستانش ندود و با کسی شوخی نکند و راه پله‌ها را روی سرش نگذارد. دختر خوب، سر کلاس درس هم دو گوش شنوا بود با دهانی بسته که خوب به درس گوش می‌داد و هیچ ابهامی در ذهنش باقی نمی‌ماند و هیچ سوالی به زبانش نمی‌آمد.

دانش‌آموز خوب زمان ما بچه‌ای کم دردسر بود که برای مدیر، ناظم و معلم چالش ایجاد نمی‌کرد حتی به بهای تلخ گذشتن لحظات بودن در مدرسه بر او که وقتی زنگ تعطیلی مدرسه به صدا در‌می‌آمد، حس آزادشدن از فضایی تنگ و آزاردهنده را با دویدن به سمت در خروج و جیغ‌زدن تخلیه می‌کرد. روزگار کودکی و دوران مدرسه خیلی از ما این‌گونه گذشت بدون این‌که جرات به زبان آوردن حرف دلمان را داشته باشیم. ما می‌دانستیم باید یک جای کار ایراد داشته باشد که بودن در مدرسه به جای دادن حسی خوب به ما احساس ترس، دلهره و نگرانی را به جانمان می‌ریخت.

امروز کارشناسان می‌گویند مدارس ما شاداب‌سازی نشده که بیشتر بچه‌ها چنین احساسی نسبت به مدرسه دارند. مدرسه شاد جایی است که فرآیند تعلیم و تربیت در آن همراه با شور و طرب، تلاش و پشتکار و جوشش و حرکت اتفاق می‌افتد. پس آنها که فکر می‌کنند در مدرسه شاد، بچه‌ها فقط می‌گویند و می‌خندند و از درس خواندن‌جا می‌مانند اشتباه می‌کنند.

در مدرسه شاد که شادی را نوعی احساس امنیت توام با خوشی‌های پایدار می‌داند، چند اصل کلی وجود دارد. در این مدارس دانش‌آموزان در اداره امور مدرسه مشارکت دارند، هر​کدام از آنها در تصمیم‌گیری‌ها نقشی ایفا می‌کنند و در عین حال که در انجام امور، استقلال نسبی دارند از یک برنامه کلی تبعیت می‌کنند. دانش‌آموزان این مدارس در سیستم طوری تربیت می‌شوند که حس احترام به خود، خوشبینی و حس تسلط بر سرنوشت در آنها قوی است. آنها به آینده نیز امید زیادی دارند و افق‌های پیش‌رویشان روشن است. ضمن این‌که دانش‌آموزان با هم و کادر مدرسه با دانش‌آموزان ارتباط صمیمی و نزدیک دارند. در چنین فضایی، درس برای بچه‌ها راحت‌تر تفهیم می‌شود و برخلاف روش سنتی مدرسه‌داری - که آزادی دانش‌آموز در مدرسه را مانع یادگیری می‌داند- تعلیم و تربیت بچه‌ها بهتر و روان‌تر می‌شود.

اما رسیدن به این نقطه، هم عزم می‌خواهد و هم تغییر نگرش؛ یعنی دو مولفه‌ای که در مدارس ما کمتر پیدا می‌شود. با این حال شاداب‌سازی مدارس کاری نشدنی نیست. فقط کافی است عزم‌ها برای آن جزم شود و روی پیشنهادات کارشناسان برای تغییر رنگ و فرم لباس دانش‌آموزان و کادر مدرسه، استفاده از روش‌های فعال تدریس، افزایش بازدیدهای علمی و تفریحی، تشویق دانش‌آموزان با دادن کارت امتیاز، نمایش فیلم در مدرسه، دادن کارت تبریک به دانش‌آموزان و معلمان برای روز تولد، برگزاری مسابقه، ترغیب بچه‌ها به ساخت کالاهای دست ساز و برپایی نمایشگاه برای آنها، ترویج شوخ‌طبعی، تشویق بچه‌ها به گل کاری و کاشت نهال در مدرسه، شکوفایی خلاقیت‌ها و در نهایت پرهیز از تنبیه، توهین، سرزنش و تحقیر در مدرسه فکر کرد.

آوید طالبیان