روز کنکورعده ای دچار حملات گوناگون عصبی, قلبی و غیره می شوند در این مورد شادگر اولی ها, دانش آموزان برجسته و غیره که همیشه توقع موفقیت دارند از همه ضربه پذیرترند.
دور است سراب و در این بادیه هشدار
تا غول بیابان نفریبد به سرابت «حافظ»
روزکنکور غولی است که خواب را از چشم جوانان و خانوادهها میگیرد. شخصیت، حیثیت، سلامت جسم و روان و امکانات اقتصادی خانوادهها را هم به خطر میاندازد.
کنکور کسی را که پذیرفته نمیشود، بهطور دردآوری تحقیر میکند که: تو لیاقت تحصیلات عالی، روشنفکر شدن و تامین آینده را نداری!
این توهم موجب پیدا شدن «مافیای آموزشی» دانشگاهها، موسسات آموزش عالی گوناگون بدون درنظر گرفتن جنبههای اقتصادی و عوارض اجتماعی آن گردیده است.
خرید و فروش سوالات کنکور، جعل مدارک تحصیلی و دهها مورد دیگر از عوارض آن است.
در کنکور جنبهی طبقاتی مساله هم نقشی قاطع در قبولی دارد. بدین ترتیب که طبقات محروم به علت فقر مادی و فرهنگی غالبا ترک تحصیل میکنند و در لجنزار محیط خود حل یا نابود میشوند. اما در طبقات مرفه بهغیر از امکانات مالی خانواده، پدر و مادرها معمولا باسواد هستند و از همه مهمتر اینکه مافیای آموزشی با تمام هزینهی گزاف و امکانات خود در خدمت طبقات مرفه قرار دارند.
روزکنکور عدهای دچار حملات گوناگون عصبی، قلبی و غیره میشوند. در این مورد شادگر اولیها، دانشآموزان برجسته و غیره که همیشه توقع موفقیت دارند از همه ضربهپذیرترند.
کسانیکه به هر ترتیب از هفتخوان کنکور میگذرند، بعد متوجه میشوند دانشگاه آنقدر که فکر میکنند هم آش دهان سوزی نیست و گاهی به تمسخر از آن به عنوان «پاسگاه» به مفهوم محل پاس کردن واحد یا دبیرستان بزرگ نام میبرند.
بعد از اتمام دانشگاه، جوانان با انبوه فارغالتحصیلان دانشگاهی روبرو میشوند که هر سال به صورت وحشتناکی به تعداد آنها افزوده میشود. در این مورد فقط کافی است به 12 هزار پزشک بیکار توجه کنیم که اخیرا شنیده شده تعداد آنها به 95 هزار رسیده است. بدین ترتیب سرنوشت دانشآموختگان رشتههای نظری، دیگر کاملا معلوم است!
دانشآموختهی بیکار به قول عوام از این طرف رانده و از آن طرف مانده است. احساس میکند پول و عمر خود را برای گرفتن ورق پارهی مدرک بهخاطر چشم و همچشمی از دست داده و این کاغذپارهها برای او نان و آب نمیشود.
جوانان میگویند که اگر ما مدرک تحصیلی دانشگاهی نداشته باشیم در ازدواج با مشکلات زیادی روبرو میشویم. از طرف دیگر اختلاف در مدارک تحصیلی، خصوصا زمانی که زن از میزان تحصیلات بیشتری برخوردار باشد منجر به بروز اختلافهای زیاد و حتی طلاق میشود.
کنکور، کر و کور و بیرحم است زیرا ریشه در جامعهای دارد که موفقیت هم کور کورانه و بیرحمانه پرستش میشود. چون پول، مقام و مدرک تحصیلی بهطور شرمآوری ستایش میگردند و بدین ترتیب وای بر مغلوب!!!
پدر و مادرها آرزو دارند ناکامیهای خود را در فرزندانشان جبران شده ببینند و از قدیم آرزو داشتند آنها دکتر یا مهندس بشوند گویی غیر از این دو شغل هیچ حرفهی آبرومند دیگری در دنیا وجود ندارد! چه هزینهی سنگینی جامعه برای کنکور میپردازد در حالی که فرهنگ و علم و دانش سیاسی- اجتماعی مردم در آنچنان سطح نازلی قرار دارد که اسباب خجالت است.
در تحلیل نهایی میتوان گفت در جامعهی طبقاتی عقب نگهداشته شده، بهترین و بیشترین فارغالتحصیلان دانشگاهی یا عازم یگنهدنیا میشوند و یا در خدمت طبقات مرفه جامعه قرار دارند. این است که باید گفت: انسان برای چند صباح عمر چهقدر باید فشار مالی و راوانی را در کنار آن همه درد و مصیبت تحمل کند