اضطراب امتحان
عموما اضطراب و ترس در سالهای اولیه زندگی رایج است اما اضطراب از مدرسه و خصوصا امتحان، بین سنین 10 تا 11 سالگی شروع می شود و در 25% از دانشآموزان اضطراب امتحان آسیبزا بوده و با افزایش سن میزان آن افزایش مییابد و عملکرد تحصیلی دانشآموز را تحت تاثیر قرار میدهد. اصطلاح کلی اضطراب امتحان، به نوعی از اضطراب با هراس اجتماعی خاص اشاره دارد که فرد را درباره تواناییهایش دچار تردید میکند و نتیجه آن ناتوانی در مقابله با موقعیتهای دشوار مانند امتحان است. موقعیتهایی که فرد را در معرض ارزشیابی قرار داده و نیازمند حل مشکل هستند. بنابراین میتوان گفت، فرد مضطرب، در امتحان، مواد درسی را میداند اما شدت اضطراب مانع از آن میشود که او معلومات خود را نشان دهد. به این ترتیب، اضطراب امتحان نوعی اشتغال ذهنی به خود است که به نگرانی یا تحقیر خود و ارزیابی شناختی منفی از خود (یادم نمیآید، باید بیشتر میخوندم، همیشه گیجم، چرا یادم نمیاد؟...)، عدمتمرکز حواس و واکنشهای فیزیولوژیک نامطلوب مثل تپش قلب؛ پریدگی رنگ، خشکی دهان، عرق کردن کف دست، لرزش دست و صدا و .... منجر میشود.
انواع اضطراب امتحان:
الف) اضطراب تسهیل کننده یا تسریع کننده)طبیعی(:
به اضطراب کم و یا در حد معقول که موجب تلاش بیشتر برای کسب موفقیت میشود و نتیجه بهتری را عاید فرد میکند، اضطراب تسهیل یا تسریع کننده اطلاق میشود.
نشانههای اضطراب تسهیل یا تسریع کننده:
ب) اضطراب ناتوان کننده )غیر طبیعی(:
اضطراب ناتوان کننده دلهره و تشویش شدیدی است که یا خود فرد دارد و یا اطرافیان آن را در فرد تشدید میکنند. اضطراب شدید اثر منفی روی عملکرد فرد میگذارد، زیرا با متاثر و درگیر کردن ذهن، زمینه فراموشیهای زودگذر و خطاهای ادراکی را فراهم میکند.
نشانههای اضطراب ناتوانکننده:
عوامل بوجود آورنده اضطراب امتحان:
عوامل فردی:
انتظار بیش از حد از خود و ضعف اعتماد به نفس: گاهی انتظارات فرد از خود، بیش از تواناییهای اوست. به عنوان مثال، یک دانش آموز متوسط، دائما در پی کسب معدل 20 برای رقابت با دانشآموز ممتاز مدرسه است و چون به این هدف نمیرسد، دچار ضعف اعتماد به نفس و اضطراب میگردد.
عدم باور مثبت نسبت به موفقیت: گاهی دانش آموزان علیرغم تلاش برای خواندن و یاد گرفتن، مرتب با خود و دیگران مطرح می کنند که چه فایده، انقدر سخته که می دونم موفق نمیشم!
رقابت بیش از حد: زمانی است که دانشآموزان در مدرسه و یا فرزندان در خانه برای برتری یافتن بر یکدیگر و نه پیشرفت و موفقیت، به رقابت بپردازند.
عدم آمادگی و برنامه ریزی لازم : هنگامی که فرد به علت نداشتن برنامهریزی درسی و مطالعه ی صحیح آمادگی لازم را برای امتحان کسب نکرده باشد.
عدم تمرکز بر امتحان و درس خواندن: عدم دقت و تمرکز در انجام تکالیف یا درس خواندن در طول سال باعث میشود تا یادگیری سطحی باشد و در موقع امتحان یادآوری مطالب دشوار بوده و موجب اضطراب شود.
شخصیت مضطرب و کمال گرا: بخشی از این عامل ژنتیکی و بخشی از آن حاصل یادگیری در محیط خانواده و زندگی است، والدین مضطرب و کمال گرا، بطور غیر مستقیم، اضطراب و کمالگرایی را به فرزندان خود الگو میدهند.
کم بودن انگیزه و هوش متوسط: نداشتن انگیزه پیشرفت بالا به دلایل متعدد چون محیط خانوادگی، ضعف اعتماد به نفس و همچنین پاداش بیش از حد برای قبول شدن یا گرفتن نمره بالا (معمولا بیست) از سوی والدین و اطرافیان.
عوامل خانوادگی:
سخت گیری بیش از اندازه: زمانی که والدین با نزدیک شدن زمان امتحان، فشار مضاعفی برای آماده شدن و گرفتن نمره (معمولا بیست) در مورد فرزند خود به کار میبرند و یا پی در پی دربارهی امتحان به او هشدار میدهند.
عدم حمایت و تشویق کودک: مواردی که والدین و خانواده، اهمیتی برای زمان امتحانات کودک و کنترل آرامش در خانه و پرهیز از سر و صدا و رفت و آمد قایل نمی شوند، دانش آموز احساس تنهایی و بی پشتوانگی نموده و مضطرب میگردد. در ضمن نباید به بهانه امتحان، کودک یا نوجوان درخانه تنها گذاشته شود.
والدین مضطرب و توجه بیش از حد به مسایل تحصیلی فرزند: وجود اضطراب در والدین موجب انتقال آن به فرزند و تشدید اضطراب او میشود (مخصوصا در ایام امتحان). برخی از والدین، هنگام امتحانات، بیش از فرزندانشان درگیر درس میشوند و حتی به مزاح میگویند که امتحان دارند!!! این امر به اضطراب بیشتر دانش آموز دامن میزند.
اختلافات خانوادگی: جو متشنج در خانواده، اختلافات والدین، تولد فرزند تازه در خانواده و ....
رقابت غیرمنطقی: وقتی ناتوانیهای دانش آموز با تواناییهای دیگری سنجیده شود و این امر با سرزنش همراه باشد، اعتماد به نفس او کم و بر اضطراب او افزوده میشود. مثلا: پسر دوستم المپیاد ریاضی مدال آورده، اونوقت پسر من هنوز تقسیم سه رقمی رو بلد نیست!
تهدیدهای بیمورد: وقتی اطرافیان و مخصوصا والدین، شرایط ویژه و سخت در ایام امتحان برقرار میکنند و فرزند خود را از گرفتن نمره کم یا عدم قبول شدن میترسانند و تهدید میکنند.
الگوهای خشک فرزند پروری برخی والدین: ارتباط مناسب و دوستانه ای با فرزند خود برقرار نمی کنند و از سیاست چوب تر! استفاده میکنند که این امر، فاصله آنها را از نظر عاطفی با فرزندشان بیشتر کرده و او را دچار مشکل میکند.
سرزنش و تنبیه: وقتی اطرافیان فردی را با القابی مانند بیاستعداد، بیعرضه و ... مورد خطاب قرار میدهند، تصویر ذهنی ناتوانی یا تفکر منفی را در فرد بوجود میآورند. این امر اضطراب امتحان را در فرد تشدید میکند.
وضعیت اقتصادی پایین و عدم تشویق: در برخی خانواده ها، بدلیل شرایط اقتصادی پایین، والدین آنقدر درگیر مسائل اقتصادی و رتق و فتق امور میشوند که حتی نمیدانند فرزند آنها کلاس چندم است! چه برسد به اینکه تشویقی هم در کار باشد.
عوامل مربوط به مدرسه:
انتظارات غیرواقعی آموزگاران: علیرغم تلاش معلمان زحمتکش، برخی انتظارات غیر واقعی از دانشآموزان، آنها را در وضعیت بدی قرار میدهد. در حالی که توجه به تفاوتهای فردی آنها از این انتظارات میکاهد.
محیط نامناسب امتحان و مقررات خشک: گاهی قوانین خشک، رسمی و انعطافناپذیری که بر مبنای عدم اعتماد به دانشآموز از سوی مدرسه و عوامل اجرایی امتحانات وضع گردیده، میتواند بر شدت اضطراب بیفزاید.
نوع پرسش های امتحان: گاه بر اساس توافق قبلی امتحان از بخشی از کتاب است و سر امتحان مشخص میشود که از جاهای دیگر هم سوال آمده است، این امر نیز اضطراب زیادی در دانش آموز ایجاد میکند.
ایجاد رقابتهای ناسالم: بهتر است هر دانش آموز تنها با خودش مقایسه شود و مسیر پیشرفت او مشخص گردد.
عوامل مزاحم مثل سر و صدا و نور و تهویه نامناسب: نور کم یا خیلی زیاد، سروصدای بیرون از مدرسه و ...
بیش از حد مهم جلوه دادن برخی درسها: وقتی معلم یا والدین بعضی از درس ها را به هر دلیلی خیلی مهم تلقی میکنند، در فرد ترس یا نگرش منفی نسبت به آن درسها به وجود میآید.
نشانه ها و علایم اضطراب امتحان:
نقش خانواده در کاهش اضطراب امتحان:
توصیه هائی برای والدین:
توجه داشته باشیم که فرد مضطرب از آینده میهراسد و این ترس بر فعالیت او تاثیر دارد و اغلب باعث حملههای عصبی میشود. شخص مضطرب همیشه در شک و تردید به سر میبرد و نمیتواند در هیچ موردی بسرعت تصمیم بگیرد؛ زیرا از اشتباه کردن میترسد و عدم تصمیم را به تصمیم غلط ترجیح میدهد.
اجازه دهیم دانشآموزان بدانند که امتحان، ارزیابی از میزان پیشرفت تحصیلی آنان است. به وسیله امتحان مشخص میشود دانشآموز چه مطالبی را آموخته است و از ترکیب آموختههای خود چه مسائلی را میتواند حل کند یا به کشف چه مطالب تازهای میتواند برسد.
پس از همان کلاس اول ابتدایی کودکان را تشویق به امتحان دادن بکنیم. آنان را ترغیب کنیم خود را بیازمایند تا بفهمند چقدر از مطالب جدید را آموختهاند. حتی می توانیم آنها را تشویق کنیم خودشان از خودشان امتحان بگیرند تا امتحان دادن برایشان عادی و به یک سرگرمی تبدیل شود.
آنچه میبایست بیشتر مورد توجه والدین قرار گیرد، میزان تلاش کودکان و نوجوانان است، نه صرف نتایج حاصل از انجام آزمونهای مختلف. همواره شایسته است با درک صحیح از ماهیت تفاوتهای فردی و شناخت درست از ویژگیهای ذهنی، روانی و جسمی دانشآموزان، از مقایسه بی مورد کودکان با یکدیگر اجتناب ورزیم و رقابت های فردی و گروهی را صرفا در شرایط عادلانه و با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و فراهم ساختن محیطی صمیمی و دوستداشتنی ایجاد کرد.
برای کاهش اضطراب ناشی از امتحان، علاوه بر داشتن انتظارات معقول از کودکان و نوجوانان، تشویق نقاط مثبت و توانمندیهای آنها، تقویت اعتماد به نفس ایشان و سرانجام فراهم کردن آرامش خاطر آنان، شایسته است بر تلاش هرچه بیشتر کودکان و نوجوانان در حد توانشان تاکید کنیم تا تسلط بیشتری بر موضوع مورد نظر داشته باشند. بدیهی است هرچه با تسلط بر موضوع درس، آمادگی ذهنی و روانی بیشتری برای آزمون داشته باشند، اضطرابشان کمتر خواهد بود. همچنین بد نیست پیش از امتحانات اصلی، از امتحانات فرضی و آزمایشی به منظور آشناسازی دانشآموزان با سوالات و نحوه امتحان استفاده شود.
گردآوری : زهرا هدیه لو