درس بخونم که چی بشه؟


همه ما از سال اول دبستان تا انتهای دوران تحصیل همواره امتحانات زیادی پشت سر می‌گذاریم و به سوالات زیادی پاسخ می‌دهیم اما شاید مهمترین سوالی که قبل از تمام اینها باید جواب درستی برای آن پیدا کنیم، این است که چرا درس می‌خوانیم؟ چرا هر روز برای رفتن به مدرسه از خواب بیدار می‌شوید؟ چرا سرکلاس به معلم گوش می‌کنید؟ چرا برای امتحانات خود آماده می‌شوید؟

برای رسیدن به جواب این سوال نیاز به تفکر زیادی داریم ولی قبل از آن بیایید به دو سوال مهم دیگر درمورد خودمان پاسخ دهیم.

هدف من در زندگی چیست؟

برنامه من برای رسیدن به این هدف چیست؟

از شما می‌خواهیم یک کاغذ و خودکار بیاورید و مراحل بعد را با ما طی کنید. برای پیدا کردن هدفتان لازم است تا چند دقیقه چشمانتان را ببندید و سعی کنید خودتان را آنطور که دوست دارید در 10 سال دیگر تصور کنید. 10 سال دیگر شما چه کسی هستید؟ چه ویژگی هایی دارید؟ چه چیزی باعث می‌شود شما صبح بیدار شوید؟ بعد از تصویرسازی از آینده خودتان چشمانتان را باز کنید و ویژگی‌های خود را که تصور کردید روی کاغذ را بنویسید. شما در تصوراتتان چه شغلی دارید؟ از چه چیزهایی لذت می‌برید؟ چه کسانی در کنار شما هستند؟ چه کارهایی انجام می‌دهید؟ چه مهارت‌هایی دارید؟ روزتان را چگونه سپری می‌کنید؟  این تصورات همان اهداف شما هستند، مثلا اگر در تصوراتتان 10 سال دیگر شما معلم بودید، این شغل را به عنوان یکی از اهداف خود بنویسید. سپس رو به روی هر هدف راه رسیدن به آن را نیز یادداشت کنید. برای این کار در صورت نیاز با خانواده و یا افرادی که صلاحیت دارند، مشورت کنید. این برنامه برای زندگی شماست، پس سعی کنید بهترین برنامه را انخاب کنید؛ چرا که اگر برنامه با شرایط شما تطابق نداشته باشد مشکلات زیادی ایجاد می‌شود.

شاید اهدافی که نوشتید بنا به دلایلی تغییر کند اما اگر بتوانید خودتان را خوب بشناسید و هدفتان را واقع بینانه و قابل دستیابی انتخاب کنید، احتمالا تغییر آنها کمتر می‌شود. هدف واقع‌گرایانه یعنی منطقی باشد و با شرایط شما تطابق داشته باشد. اگر هدف و برنامه شما به گونه‌ای باشد که توانایی رسیدن به آن را نداشته باشید، از آن بیزار می‌شوید. همچنین هدف شما باید کاملا مشخص باشد. مثلا موفق شدن نمی‌تواند یک هدف باشد. باید مشخص شود موفقیت یعنی چه؟ چه چیزهایی باعث آن موفقیت می‌شود؟ هدف موفقیت در چه چیزی است؟ و سوالات دیگری که تمام جزییات هدف ما را مشخص می‌کند. دومین ویژگی هدف انتخابی ما این است که باید بتوانیم آن را اندازه‌گیری کنیم. یعنی اگر هدفمان قبولی در یک امتحان است باید بتوانیم میزان تلسط خودمان را در آن درس بسنجیم. باید بتوانیم تشخیص دهیم از چه روشی باید برای یادگیری آن درس استفاده کنیم و سوالات دیگر. در نهایت باید بدانید که هدف شما در چه زمانی قرار است اجرا و محقق شود. هدف بدون زمان ارزشی ندارد؛ پس زمان شروع برنامه‌تان برای رسیدن به هدف، زمان اجرای آن و موارد شبیه به این باید از قبل مشخص شوند.

برگردیم سر سوال اول. چرا باید درس بخوانیم؟ جواب این سوال در برنامه شماست. اگر شما می‌خواهید شغلی انتخاب کنید که نیاز به تحصیلات دارد، اگر می‌خواهید از طریق شغلتان درآمد مناسبی کسب کنید، اگر می‌خواهید سواد کافی و جایگاه اجتماعی بهتری در جامعه داشته باشید، اگر دوست دارید بتوانید با موج پر سرعت رشد عملی و فناوری در جهان همراه شوید، اگر می‌خواهید متخصص رشته مورد علاقه‌تان باشید، اگر می‌خواهید مهارت یا علمی یاد بگیرید تا در جامعه خود مفید باشید، اگر می‌خواهید والدین موفق‌تری باشید و برای خیلی اگرهای دیگری لازم است درس بخوانید.

شاید درس خواندن گاهی سخت باشد اما درست شبیه به دونده‌ای در میدان مسابقه که خسته از دویدن خط پایان را می‌بیند و به مسیرش با قدرت بیشتر ادامه می‌دهد باید هدفتان را پیش چشمانتان بپذارید و برای رسیدن به آن با تمام قوا تلاش کنید. خستگی و ناامیدی موانعی در مسیر شماست که می‌توانند باعث توقف شما در مسیرتان شوند؛ اما می‌توانید با پرش از روی آنها به هدفتان نزدیکتر م‌شوید. پس پر قدرت و با انگیزه به سمت هدفتان بدوید و اجازه ندهید چیزی در این بین شما را از پای بیاندازد.