حال و هوای تنبل ها
همه اطرافیان مرا «تنبل» می دانند واقعا نمی دانم من تنبل هستم؟
تنبل ها صرف نظر از قومیت و جنس و سن ، کم و بیش مشخصه های یکسانی از خود نشان می دهند که در ادامه با برخی از آنها آشنا می شوید.
- وظایف شان را به موقع و بدون اعمال فشار انجام نمی دهند. دل به کار نمی بندند، کارها را درست و کامل انجام نمی دهند یا نیمه کاره رها می کنند و به آخر نمی رسانند.
- نه تنها از کارها ی مربوط به خودشان طفره می روند بلکه به خاطر روحیه راحت طلبانه خود با سایر افراد خانواده و مدرسه همکاری نمی کنند.
- برای کار نکردن و فرار از فشار اطرافیان و فرار از مسئولیت ، دست به توجیه، دلیل تراشی و بهانه آوردن می زنند و آنقدر در این کار استاد می شوند که خودشان نیز آنها را باور می کنند.
حوصله ندارم، الان خسته ام، سخت است ، خوشم نمی آید، دیگر دیر شده ، خیلی زود است ، کتاب ندارم، وقت ندارم و .... بهانه های تکراری این افراد می باشد. این دلایل ناخودآگاه تنبلی را موجه جلوه می دهد و تنبلی آدم ها را تقویت می کند.
- از این که برای انجام برخی کارها، توسط اطرافیان تحت فشار قرار می گیرند، دلخور و ناراحت می شوند و به همین خاطر در کشمکش دائم با اطرافیان هستند.
- همه کاهل ها می دانند که چه باید انجام دهند ولی از انجام به موقع کارها سرباز می زنند آنها دائم غرق در تصمیم گیری و اسیر بایدها و نبایدها و قول دادن مکرر به خود هستند.
- کاهل ها از انجام تصمیم هایی که گرفته اند سرباز می زنند به جای آن قول می دهند که :
در آینده ، به محض آن که ...، وقتی که ... آن را انجام دهند. به عبارتی عادت کرده اند که انجام کارها را به وقت دیگر موکول کنند و با دلایل و بهانه هایی که می آورند در حقیقت خود را فریب می دهند و دچار یک بازی احمقانه با خود می شوند که در آن صداقتی وجود ندارد.
- با موکول کردن کارها به آخرین دقایق، آنها را در آخرین مهلت با اکراه انجام می دهند یا دچار کمبود وقت می شوند و آنها را ناقص انجام می دهند، کارها را فقط برای رفع تکلیف انجام می دهند بابت موکول کردن کارها به آخرین دقایق دچار اضطراب و استرس می شوند.
- تنبل ها بابت اضطرابی که برای خود ایجاد می کنند دو گونه رفتار می کنند یا دچار درماندگی و یاس و بی تفاوتی و کاهش فعالیت و رها کردن کار می شوند یا دچار بی قراری و شتاب می گردند.
- آنها با بی توجهی و انجام ندادن به موقع کارها باعث تلنبار شدن تکالیف و فراموشی درسها می شوند بدین ترتیب ساده ترین کارها و مسائل را سخت و پیچیده می کنند و خود را گرفتار مشکلات تازه تر می کنند.
- به دلیل انجام ندادن به موقع کارها، دچار احساس گناه می شوند یا خود را ناتوان و شکست خورده می دانند، سعی می کنند کارهای انجام نشده را با انجام کارهای دیگر جبران کنند دائم به جای کارهای اصلی، سر خود را با کارهای خرد و ریز و راحت گرم می کنند و ناخودآگاه با خشنود کردن خود، رفتار کاهلانه خود را تقویت می کنند.
- برای انجام کارها و مسئولیت شان ، به دیگران چشم می دوزند و به همین خاطر متکی و وابسته به دیگران می شوند گروه زیادی از آنها منتظر و معطل دستور معلم، والدین و ... هستند تا کسی از آنها تکلیفی نخواهد، امتحانی نگیرد... بلا تکلیف ، بلا تصمیم و غیرفعال می مانند به عبارتی همیشه گدای تکلیف هستند دوست دارند کسی از آنها «کار بکشد».
- همه ی تنبل ها در به در به دنبال یک انگیزه ی قوی و گم شده برای شروع کارها هستند آنها انگیزه را مقدم بر کار و فعالیت می دانند همیشه گدای انگیزه هستند اما نمی دانند که افراد موفق و فعال معمولا انجام کار و فعالیت را مقدم بر انگیزه می دانند آن با انجام کار و پیشرفت در خود هیجان بیشتری برای پیشرفت ایجاد می کنند.
- بیش تر کاهلان در تصمیم گیری و در عمل دو دل و مرددند و به اندازه ی کافی قاطعیت ندارند.
- برخی از آنها خجالتی اند و از ابراز احساسات و افکار واقعی شان واهمه دارند مخالف انجام کاری هستند ولی آنها را پنهان می کنند اما در عمل با عقب انداختن آن، بی علاقگی خود را نشان می دهند.
- معمولا بی نظم و بی برنامه هستند و تمایل چندانی به آن ندارند.
- اکثر تنبل از انجام فعالیت شدید بدنی مانند ورزش گریزانند آنها معمولا کم تحرکند.
- تنبلی برای کاهلان رنج آور است گاهی موجب بیزاری و سرزنش خود می شوند آنها دایم در کشمکش و مشاجره با خود قرار دارند.
کلینیک مشاوره گاج