آیا ورود به دانشگاه تضمینی برای موفقیت است؟
موفقیت اتفاقی نیست. موفقیت نتیجهی مجموعهای از فعالیت هاست. قدم در جاده موفقیت گذاشتن آسان نیست، رسیدن به قله موفقیت مثل یک هدیه نیست که به افراد تقدیم گردد، مطمئنا تلاش بسیار می خواهد و مهم هست قدم ها را چه طور برداریم، موفقیت معانی متفاوتی دارد و هرکس برای رسیدن به آن راههای مختلفی را در پیش میگیرد به عبارت دیگر موفقیت هدفهایی است که هر فرد تعیین می کند و برای رسیدن به آن تلاش می کند.
بسیاری از دانش آموزان با این تصور وارد دانشگاه می شوند که افراد با هوش و زرنگ هیچ گاه در دانشگاه شکست نخواهند خورد.
در حالی که هر ساله دانشجویان بسیاری وجود دارند که با وجود عملکرد مطلوب در دوران مدرسه در دانشگاه موفق نیستند.
این موضوع می تواند به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد یکی از مهمترین علتهای آن این است : خیلی از افرادی که وارد دانشگاهها میشوند به واسطه اجبارهای اجتماعی است که این راه را انتخاب کردند. در نتیجه خیلی از کسانی که وارد دانشگاه میشوند چه در دانشگاه آزاد و چه در دانشگاه سراسری و سایر واحدهای دیگر عموما به درس و تحصیل و علاقه ندارند. حتی در خیلی از موارد به رشتهای که میخوانند هم علاقهای ندارند و این موضوع باعث عدم موفقیت آنها در ادامه تحصیل می باشد، در واقع اگر افراد رشته ی تحصیلی خود را بر اساس علاقه و استعداد انتخاب نکنند، در دوران دانشگاه مطالعه دروس برایشان بسیار سخت و دشوار میشود. بارها دیده شده موارد بسیارى از سال اولىها در دانشگاه یا حتى بسیارى از دانشجوهاى سال آخرى که تنها یک ترم تا فارغالتحصیلیشان باقی مانده، حتى در بهترین دانشگاهها هم با مشکلاتى مواجه شدهاند. مشکلات ممکن است با مرخصى تحصیلى یا حتى زمانى که دانشجو دیگر سر کلاسها حاضر نمىشود، شروع شوند. در این مواقع اگر علاقه ای به رشته وجود نداشته باشد، فرد با کوچکترین مشکلی از مسیر اصلی خود منحرف خواهد شد و اگر مشکل حل نشود چرخهاى معیوب ایجاد خواهد کرد که با اولین چالش آغاز شده و سبب بروز بسیارى مشکلات دیگر میشود. در چنین شرایطى فرد به دلیل نداشتن برنامهریزى درست ممکن است تصمیماتى بگیرد که نتایج مطلوبى نخواهد داشت؛ به عنوان مثال، یکى از این تصمیمات مىتواند تغییر رشته یا دانشگاه باشد، که اگر فرد به خوبى به عواقب آن فکر نکرده باشد، ممکن است تنها سبب سردرگمى بیشتر و صرف هزینه و انرژى مضاعف گردد. آن چه در این قسمت نادیده گرفته میشود، تشخیص و تصحیح دلیل اصلى عملکرد ضعیف فرد است؛ زیرا همین عملکرد ضعیف مى تواند فرد را در خطر شکستهاى بعدى قرار دهد. مهم است که در این مرحله کارى صورت گیرد؛ زیرا شکستهاى ثانویه عواقبى سخت تر خواهند داشت و حتى ممکن است به اتمام زندگى تحصیلى فرد منجر شود. اگر چرخه براى مدت طولانى ادامه یابد، هم دانشآموز و هم والدین براى حل مشکل ناامید خواهند شد. اگر براى برگشت دانشآموز برنامهریزى درست و ساختارمند و حمایت مناسب صورت نگیرد، ترک دانشگاه فقط براى یک ترم مىتواند منجر به ترک تحصیل براى همیشه شود. در چنین مرحلهاى که دانشآموز براى یک بار یا حتى دوبار دچار شکست شده، انجام کمکى مؤثر و ایجاد یک برنامه درست در جهت کمکرسانى به فرد براى بازگشت به تحصیل، حیاتى است. حتى اگر فرد در این دوران از اطرافیان خود درخواست کمک نکند، احتمال این که در آینده از تصمیمات عجولانه و قضاوت نادرست خود پشیمان شود بسیار زیاد است و چه بسیار افرادى وجود دارند که مدتها بعد از ترک تحصیل دوباره به دانشگاه برگشته اند و آرزو کردهاند که در همان دوران و زمانى که جوانتر بودند تحصیلات دانشگاهى خود را به اتمام مىرساندند.
گاهی اوقات ریشه و دلیل شکست در دانشگاه از دوران دبیرستان شروع می شود چرا که در دوران دبیرستان هدف اکثر افراد موفقیت در کنکور و قبولی در دانشگاه می باشد و برای تحقق این هدف تمام تمرکز خود را در جهت دریافت نمرات بالا و کسب معدل خوب قرار میدهند و شاید بعضا از کلاس های مختلف آموزشی در این جهت استفاده میکنند. باید بدانیم که موفقیت تحصیلی در دبیرستان تفاوتهای بسیاری با موفقیت تحصیلی در دوران دانشگاه دارد و بسیاری از متخصصان در سطح دانشگاهی این مدل از تفکر را که تنها به موفقیت در ورود به دانشگاه خلاصه می شود منسوخ شده میدانند ، با تمرکز بیش از اندازه بر ورود به دانشگاه، پارامترهایی که ممکن است در آینده مشکل ایجاد کنند نادیده گرفته میشود.
از طرفی بارها مشاهده شده خانوادهها و دانشآموزان توسط افرادی نصیحت میشوند که اطلاعات کافی درباره مشکلات و چالشهایی که در دوران دانشجویی به وجود میآیند ندارند و نصیحت های آنها شاید در حرف درست به نظر برسد اما در عمل قابل اجرا نمیباشد و والدین اطلاعاتی که واقعا نیاز دارند در اختیارشان قرار داده نمی شود.
آنها در زمانی که فرزندانشان هنوز در دبیرستان هستند متوجه این واقعیت نمیشوند که فارغ التحصیلی از دانشگاه به دلیل عدم آگاهی و آمادگی لازم برای بسیاری از دانشجویان بیشتر از آنچه باید طول می کشد و بدون برنامه ریزی صحیح حتی ممکن است هیچگاه فارغ التحصیل نشوند این موارد معمولا قبل از ورود به دانشگاه مطرح نمی شود و به دلیل طرز تفکر سنتی که وجود دارد والدین تنها تلاش میکنند تا فرزاندنشان به دانشگاه ورود پیدا کنند به این امید که آنها در دانشگاه موفق میشوند در حالی که بسیاری از دانش آموزان بعد از ورود به دانشگاه هیچ برنامه یا استراتژی مشخصی ندارند. بهتر است از دوران دبیرستان هدفگذاری صحیح صورت تا بتوان از مشکلات احتمالی و هزینه های اضافی اجتناب کرد.
باید بدانیم که تحصیل در دانشگاه تنها به تلاش براى گرفتن نمرات بالا محدود نمىشود. دانشآموزان باید قبل از ورود به دانشگاه، خود را از هر جهت آماده کنند. براى دانشآموزان نه تنها آمادگى آکادمیک مهم است، بلکه آمادگى ذهنى و روانی براى ورود به دانشگاه نیز از اهمیت بالایى برخوردار است. برنامهریزى درست قبل از بروز مشکل در جهت کاهش استرس و مقابله با مشکلات احتمالى کمک بزرگى خواهد کرد که هم به معناى برنامهریزى و مدیریت زمان براى مدیریت حجم بالاى درسى و هم به معناى آماده شدن براى چگونگى روبرو شدن با مشکلات احتمالى است که تا قبل از ورود به دانشگاه وجود نداشته است.
موفقیت در دانشگاه نیازمند مدیریت درست زمان، مدیریت پروژههاى درسى، تطبیق با محیط جدید، یا حتى شهر جدید و شرایط زندگى متفاوت و پرورش مهارتهاى اجتماعى است که شامل ارتباط برقرار کردن با دانشجویان دیگر، استادان و انجام کارهاى گروهى است، که خود نیازمند توانایى بالا در حل بسیارى از مشکلات در روابط اجتماعى جدید است. در واقع موفقیت در دانشگاه به سه عامل اصلی نیاز دارد : مهارت های بنیادی ، مهارت های فراشناختی و انگیزه .
در نهایت به آن چه باید توجه داشت ، این نکته مهم است که هدف خود را نباید تنها محدود به ورود در دانشگاه کنید. اگر هدف شما براى ورود به دانشگاه، پایان رساندن آن با موفقیت یا به عنوان مثال ارتقاء وجهه اجتماعى خود یا افزایش درآمدتان در آینده و یا رسیدن به هر موفقیتى است که به دنبال آن هستید، پس داشتن آمادگى و برنامهریزى درست و حل مشکلاتى که در راه رسیدن به این هدف در طول دوران تحصیل در دانشگاه ایجاد مىشوند مهم و حیاتى است.
تدوین: کلینیک مشاوره گاج