نقش خانواده در راهنمایی تحصیلی و شغلی فرزندان
هرچند امروزه کارکرد تربیتی وآموزشی خانواده به لحاظ صنعتی شدن ،شهرنشینی، گستردگی نیازهای جامعه و اهمیت والایی که در رشد وتوسعه یافتگی جوامع دارد، به نهاد آموزش و پرورش واگذار شده است ولی این مسئولیت خطیر نمیتواند بطور کلی از نهاد خانواده سلب شود. غفلت خانواده در ایفای کارکردهایش و بدکارکردی آن درسایر زمینهها روی کارکرد تربیتی و آموزشی آن نیز اثر میگذارد. غفلت درکارکرد آموزشی نیز بر کارکرد نهاد آموزش و پرورش تاثیر میگذارد.
یکی از کارکردهای وظیفهای یا مستمر نهاد خانواده در زمینه آموزش و پرورش هدایت تحصیلی و شغلی فرزندان میباشد. ازطریق راهنمایی تحصیلی به فرد کمک میشود تا بتواند رشته تحصیلی و دروس مناسبی را انتخاب کند، از قوانین مدرسه ومقررات آموزشی وامتحانی آگاه گردد و مشکلات درسی خود را مرتفع سازد. هدف نهایی راهنمایی تحصیلی،کسب موفقیت تحصیلی است. آموزش شیوه های صحیح مطالعه و تمرین دروس، نحوه استفاده از منابع و یادگیری یادداشت برداری وخلاصه کردن کتاب از شیوه های اجرایی راهنمایی تحصیلی محسوب میشوند. مسلما هدایت دانشآموز به رشتههای مناسب تحصیلی، عامل مهمی در موفقیت تحصیلی است. دانشآموزان باید از ارتباط بین رشتههای تحصیلی و مشاغل آگاه شوند. زیرا راهنمایی تحصیلی مقدمه راهنمایی شغلی است.
اولین محیطی که کودک با ارزشهای کار و مفاهیمی مانند نظم و انضباط و یا پذیرش مسئولیت آشنا میشود، محیط خانواده است. پس ارزشها محصول تجارب فرد و ناشی از روابط فرد با افرادی است که خود را با آنها همانند میسازد، چنانکه رویه شخص نسبت به کار و تحصیل از طریق رابطه با والدین، معلمان، دوستان، صاحبان مشاغل، فعالیتهای کاری و مشاغلی که میشناسند گسترش مییابد، اغلب والدین از اثری که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر یادگیری ارزشهای کاری و تحصیلی کودکان و نوجوانان خویش دارند، آگاه نیستند و از آن جا که راهنمایی همیشه در قالب یک رابطه اتفاق میافتد، والدین میبایست دارای رابطهای صمیمانه و در عین حال محترمانه با نوجوان خود باشند تا او با اعتماد کافی از رهنمودهای آنان بهره گیرند. بخشی از مشکلات یک نوجوان مشکلات تحصیلی است و دانش آموزان دبیرستانی در انتخاب رشته تحصیلی، شرایط ورود به دانشگاه، انتخاب حرفه و ... نیازمند کمک والدین هستند که والدین در این زمینه میتوانند با مشاور مدرسه نیز همکاری کنند.
والدین نقش مهمی در شناخت استعداد فرزندان و هدایت آنها دارند و راه رسیدن به این شناخت درک متقابل و ارتباط نزدیک والدین و فرزندان است. استفاده از مشورت و راهنمایی والدین گزینهای است که هرگز نباید در این گونه انتخابها نادیده گرفته شود، چرا که تجربه والدین خود نکته حایز اهمیتی است که در طول سالیان دراز به دست آمده و می تواند نقشه راهنمای خوبی برای فرزندان باشد. والدین در شناخت علایق و استعدادهای فرزندان نقش بسیار مهمی دارند، چون فرزندان بیشترین زمان را با آنها سپری میکنند و به خصوص دوران کودکی که نقش اصلی را در تربیت فرزند ایفا میکند و زمان خوبی برای کشف علایق فرزندان است. پدران و مادران از طریق برقرار کردن روابط و تعامل با مدرسه و دیگر نهادهای تربیتی میتوانند در شناسایی این مقوله نقش مهمی را ایفا کنند. همچنین از طریق بازیهای فرزندان و نگاه ظریف و پرمعنا در رفتار آنها میتوانند دریابند که علاقهشان در چه زمینهای است. در دوره متوسطه قسمت اعظم استعداد اختصاصی نوجوانان بروز می یابد، در نتیجه با تکمیل رشد هوشی، قدرت یادگیری آنان به حد اعلای خود میرسد و کنجکاوی آنها جهت معینی میگیرد، بنابراین با مشاهده دقیق رفتار کودک و نوجوان در محیط خانواده و محیط اجتماع میتوان به احساس مسئولیت وی در قبال درس یا گرایش او به باز و بسته کردن لوازم برقی، یا قدرت ارتباط و جلب مشتری و یا نظم و ترتیب در امور شخصی پی ببرد. از سوی دیگر، والدین باید به عنوان فردی مطلع در تمامی مقاطع آموزشی و در موقعیتهای مختلف، ارتباط خود را با مدرسه و معلمان برقرار نگه دارند تا از طریق آن نسبت به نقاط ضعف و قوت استعدادهای فرزندشان آگاه شوند. توجه به رغبتهای بیانی، نمایشی و نوشتاری فرزند در زمینههای تحصیلی و حرفهای و همچنین دقت در پیگیری نمرات امتحانی با توجه به تمامی جوانب و عوامل تاثیرگذار بر امتحانات نیز از جمله راههای اطلاع از این استعدادهاست. البته لازم به ذکر است که تحمیل نظر والدین به دانشآموزان مطلوب نمیباشد، فرزندان در عین آزاد بودن باید آگاه نیز باشند تا بتوانند برای آینده تحصیلی و شغلی خود تصمیمگیری کنند، البته کمک والدین در این زمینه فقط میتواند درحد راهنمایی و هدایت باشد، چرا که تحمیل نظر موجب افسردگی، سرخوردگی، مردم گریزی و در نهایت بی میلی و شکست در کارها خواهد شد.
نقش خانواده در راهنمایی تحصیلی و شغلی
وقتی راجع به کارکرد چیزی صحبت میشود، مقصود آثار و نتایجی است که از آن چیز باقی میماند. وجود هرچیز، پیامدهایی دارد، که به این پیامدها کارکرد نیز گفته میشود. مراد از کارکردهای خانواده، نتایج و آثاری است که از خانواده برجای میماند، نتایجی که درصورت حذف خانواده، جبران آن به راحتی امکان پذیر نیست، یا نتایجی که از طریق نهاد خانواده، بتوان سادهتر، موثرتر وماندگارتر به آن دست یافت. احمدی کارکردهای خانواده را از سه منظر مورد بررسی قرار دادهاست که عبارتند از:کارکردهای وضعی یا برآیندی، کارکردهای وظیفهای یا مستمر وکارکردهای ماموریتی یا بحرانی. مقصود از کارکردهای وضعی یا برآیندی خانواده کلیه نتایجی است که به محض تشکیل خانواده، حاصل میشود. تشکیل گروه جدید، رفع نیازهای فیزیولوژیک و روانشناختی به شیوهای متفاوت و بنیادی، برانگیختگی انگیزشی زوجین در حیطه های نو، حفاظت و حراست بیشتر و بهتر از دین و فرهنگ همگی از آثار وضعی یا برآیندی تشکیل خانواده است. مقصود از کارکرد وظیفه ای یا مستمر خانواده، نتایج وپیامدهایی است که انتظار میرود یک فرد یا گروه انسانی آن را به انجام برساند. وظیفه، یک تکلیف و مسئولیت است که میتواند مورد بی توجهی و غفلت قرار گیرد. کارکردهای وظیفهای خانواده، شامل کلیه بایدها و نبایدهایی است که اعضای خانواده، به ویژه زوجین، موظف به انجام و رعایت آن هستند. وظایف اخلاقی، اجتماعی، دینی، بهداشتی، مدنی و... از جمله این کارکردها محسوب میشوند. این کارکردها جنبه استمراری دارند. درصورت غفلت از آنها، درسایرکارکردهای خانواده اختلال به وجود میآید. منظوراز کارکردهای ماموریتی یا بحرانی، وظیفهای خاص است که در شرایطی ویژه برعهده خانواده نهاده میشود. وظیفه خانواده درشرایط بحرانی، اعم از جنگ، حوادث غیر مترقبه، بحران های اقتصادی واجتماعی، وجود بیماری های خاص، مرگ عزیزان و... ازجمله کارکردهای ماموریتی خانواده به شمار میآیند.
امروزه کارکرد تربیتی وآموزشی خانواده به لحاظ صنعتی شدن، شهرنشینی، گستردگی نیازهای جامعه و اهمیت والایی که در رشد وتوسعه یافتگی جوامع دارد، به نهاد آموزش وپرورش واگذار شدهاست. درعصر جدید که تولید اقتصادی از خانواده به کارخانه منتقل شدهاست، برای موسسات آموزشی ضروری مینمود که نقش بیشتری را در فرایند اجتماعی شدن ایفا کنند. اغلب، آماده شدن برای کار در یک جامعه شهری، مستلزم سطح بالای تخصص است که تنها مدارس فنی وحرفه ای و دانشگاه ها قادر به ارائه و آموزش آن هستند.
ولی این مسئولیت خطیر از نهاد خانواده سلب نشدهاست. غفلت خانواده در سایر کارکردها و بدکارکردی آن در سایر زمینهها روی کارکرد تربیتی و آموزشی آن نیز اثر میگذارد. غفلت درکارکرد آموزشی بر کارکرد نهاد آموزش و پرورش نیز تاثیر میگذارد. وقتی افراد به عنوان نوجوان و جوان از خانواده خود بیرون میآیند، صرفا "شخص" ظاهر نمیشود، بلکه "شخصیت" ظاهر میگردد. این شخصیت که مجموعهای از ویژگی های اکتسابی فرد را به نمایش می گذارد، به طور مستقیم در محیط پیرامون تاثیر گذار است. یعنی هر فرد با یک سرمایه اجتماعی خاص راه خانه تا جامعه را می پیماید. اگر این سرمایه نامطلوب باشد اثر نامطلوب بر زندگی اجتماعی خواهد داشت و اگر مطلوب باشد به زندگی اجتماعی جهت مثبت خواهد بخشید.
بندورا که از نظریه پردازان رویکرد یادگیری است، شخصیت انسان را محصول یادگیری اجتماعی در شرایط محیطی و اجتماعی میداند. برای نوجوانان تعامل با والدین و همسالان و تجربیات آموزشگاهی، موثر میباشد. در نظریههای یادگیری اجتماعی بندورا و دیگران، نقش زیادی برای الگوهای اجتماعی در فرایند اجتماعی شدن قایل میشوند. والدین، همسالان، معلمان، هنرپیشه ها، ورزشکاران و... مهمترین الگوهایی هستند که بر نوجوانان تاثیر میگذارند. لذا نمیتوان نقش و جایگاه خانواده را در هدایت تحصیلی وشغلی فرزندان و کاریابی و ایجاد پایگاه اجتماعی برای آنان نادیده گرفت. بدین جهت در ادامه مقاله این کارکرد آموزشی خانواده مورد بحث قرار میگیرد تا مشخص شود خانواده در فرایند هدایت تحصیلی و شغلی فرزندان از چه جایگاهی برخوردار است؟ البته لازم است قبل از تبیین این موضوع، به بررسی معنا و مفهوم هدایت تحصیلی و شغلی پرداخته شود.
منظور از هدایت یا راهنمایی تحصیلی و شغلی چیست؟
هدایت را ارایه طریق، ایصال به هدف و به معنی راهنمایی و ارشاد گفتهاند که در آموزش و پرورش، مقصود از آن، راه نمودن و کمک به مراجع برای رشد و شکوفایی و بروز استعدادها و امکانات خود است که با اختیار و انتخاب خود صورت گیرد نه با اجبار و اکراه. هر صاحبنظری با توجه به جهانبینی و نگرشی که به انسان و تعلیم و تربیت او دارد، راهنمایی را به صورتی تعریف کرده است. به نظر شرتز واستون (1974) راهنمایی تلاش پویایی است که انسان را در خودشناسی و آشنایی با پیرامون یاری میدهد. به اعتقاد ترگسلر راهنمایی فعالیتی است که انسان را از تواناییها و رغبتهایش آگاه میسازد و موجب میشود که فرد پس از شناخت تواناییها ومحدودیتهایش درجهت زندگی بهتری گام بردارد. به نظر مک دانیل راهنمایی کمک به فرد است تا بتواند فرصتهای تحصیلی و شغلی و شخصی را به درستی و آگاهانه تشخیص دهد و از هر موقعیت بیشترین استفاده و بهره ممکن را ببرد.
راهنمایی، کمک و یاری منظمی است به فرد، در اینکه استعدادهای خود را دریابد، رفتار حالات خویش را منظم و متعادل سازد، قادر به حل مسائل خود شود و در انتخاب دروس یا رشته تحصیلی بتواند تصمیم بگیرد، کار و شغل مناسب برای خود پیدا کند، برای رقابت آزاد و پسندیده تربیت شود، شایستگی و شرایطی را دارا شود تا بتواند به بهترین وجه ممکن رشد و کمال یابد. تحول جامعه از حالت ساده و ابتدایی به وضعی پیچیده و بغرنج، شهرنشینی و صنعتی شدن، مسائل و مشکلاتی را برای انسان به وجود آوردهاست که پیشگیری و حل آنها لزوم بهرهگیری از راهنمایی و مشاوره را ضرورت میبخشد. هرقدر جامعه گستردهتر و روابط افراد پیچیدهتر گردید، لزوم راهنمایی جدیتر مطرح شده و ضرورت ارائه خدمات راهنمایی بیشتر احساس شد. راهنمایی یک جریان مداوم و مستمر تربیتی است که در هر مرحلهای از زندگی انسان با روشها و اهداف مشخصی درمورد فرد اعمال میگردد. در نظام آموزشی، راهنمایی فرد باید از کودکستان آغاز شود و تا پایان تحصیل ادامه یابد. راهنمایی را میتوان بخشی از فرآیند آموزش و پرورش تلقی کرد. که ارضای نیازهای جسمی، ذهنی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی دانش آموزان را تسهیل میکند. راهنمایی برای حصول سریع و درست اهداف آموزش و پرورش ضرورت دارد.
هدایت و راهنمایی انواع مختلفی دارد که از آن جمله میتوان به راهنمایی تحصیلی و راهنمایی شغلی اشاره نمود. راهنمایی تحصیلی مجموعه کوششهای منظمی است که از طرف مدرسه درجهت کمک به دانش آموزان در انتخاب واحدهای درسی، رشتههای تحصیلی، حل مشکلات آموزشی و اطلاع از مقررات مدرسه صورت میگیرد. با این تعریف راهنمایی تحصیلی از کارکردهای اساسی نهاد آموزش و پرورش و مدرسه میباشد. درحالی که راهنمایی تحصیلی تلاش و فعالیتی است علمی که درجهت برقراری حداکثر توافق ممکن بین خصایص فرد مورد راهنمایی و شرایط و مقتضیات تحصیلی بعدی صورت میگیرد. راهنمایی شغلی نوع دیگری از راهنمایی است. "فرانک پارسونز" که وی را از مبتکران راهنمایی شغلی می دانند، راهنمایی شغلی را پویشی می داند که به جوانان در انتخاب شغل، آماده کردن آنها برای شغل انتخاب شده، رسیدن به آن و بالاخره خط مشی موفقیتآمیز کمک میکند. "ساندرسون" راهنمایی شغلی وحرفهای را جریانی میداند، که با طرحریزی، آمادگی و سازش فرد با شغل انتخاب شده سروکار دارد. از طریق راهنمایی شغلی وحرفهای به فرد کمک میشود که پس از بررسی دنیای مشاغل و شناسایی خصوصیات شخصی، شغلی را انتخاب نماید و سپس برای انجام شغل موردنظر از طریق گذراندن دورههای آموزشی آماده شود و در دوره اشتغال با رضایت کافی به انجام شغل مورد نظر ادامه دهد. "سوپر" راهنمایی شغلی را فرآیندی مداوم و پیوسته میداند که بدان وسیله به فرد کمک میشود تا بتواند شغل مناسبی را انتخاب کند، برای آن آماده شود، به آن اشتغال ورزد و بطور موفقیتآمیزی به اشتغال ادامه دهد. پیوستگی و تنیدگی مسائل راهنمایی تحصیلی با مسائل راهنمایی حرفه ای به حدی است که تصور جدا دانستن این دو از هم امکان پذیر نیست. زیرا راهنمایی تحصیلی سرآغاز راهنمایی حرفهای است. انجام راهنمایی تحصیلی و شغلی در تمام ادوار زندگی و دورههای تحصیلی ضروری است و در هر دوره سنی، اهداف خاص و شیوههای اجرایی معینی دارد. آموزشهای اولیه خانواده و نیز وسایل ارتباط جمعی و آموزش های مدرسهای در این فرآیند نقش موثری دارند. دقت در این مفاهیم نشان میدهد که در جریان هدایت و راهنمایی تحصیلی و مخصوصا راهنمایی شغلی خانواده نیز میتواند نقش اساسی ایفا نماید.
گردآوری و تدوین: کلینیک مشاوره گاج